امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 12 سال و 10 روز سن داره

*

امیر علی و محمد طاها

چند روز پیش با امیرم رفته بودیم خونه بابابزرگ پدریش(بابا حیدر)پسر عمه 33 روزه امیرم هم اونجا بود ذوق کردیم کنار هم بذاریمشون و ازشون عکس بگیریم .ماشاالله.چشمشون نکنین       ...
28 تير 1391

ختنه امیر مامان

تو این مدتی که نبودیم یه مسافرت برامون پیش اومد.بعدش هم که از مسافرت برگشتیم مامان بزرگ بابای امیرم به رحمت خدا رفت خدا رحمتش بکنه خیلی مادر مهربونی بود.2-3 روز پیش هم پسر کوچولویه مامان رو بردیم خته کردیم.اخی عزیزه دلم خیلی گریه کرد وقتی من و بابایش رو دید بدتر گریه کرد.حالا که اوریمش خونه باز گذاشتیمش که تا زخمش خوب بشه ولی خوشگل مامان همش کارش خیس کردنه تا حالا 2-3 تا پتو خیس کرده یه بالش دیروز که دوبار که تو بغل زن عموش بود بیچاره رو خیس کرد.خجالت میکشیدم از جاریم که اینجوری شده بود.اونم هیچی نگفت بیچاره حالم که دارم اینهارو مینویسم خوابه پسرم هی وول میخوره بیدار میشه و بازم میخوابه .   ...
28 تير 1391

زردی امیر علی

از موقعی که وبلاگ رو باز کردیم سرمون بشدت مشغول بود.به همین خاطر نتونستیم مطلبی رو اضافه کنیم. میخوام به ترتیب پیش بیام از بدو تولد پسر کوچولوم.پسر نانازی مامان خیلی ضعیف بود وقتی بدنیا اومد.آخه یه مقدار هم زودتر بدنیا اومد.برا همین حدود ٦-٥روز زیر دستگاه تو بیمارستان بستری بود.تو این مدت من و باباش و مامان بزرگ و بابابزرگش خیلی سختی کشیدیم .پسرکوچولوم بیشتر از همه اذیت میشد.به خاطر ضعیفیش نمیتونست شیر بخوره هر کاریش کردیم نتونست .چند بار پرستارها با سرنگ بهش سرم قندی میدادند.ولی بعد طبق تشخیص دکترش بهش سرم زدن و شیر هم نباید میخورد.تو این مدت وزنش ٤٠٠ گرم اومد پایین.چند روز آخر بستر بودنش زردی هم به مشکش اضافه شد.زندگیم زردیش اول ١٢ بو...
28 تير 1391

امیر علی جون

سلام پسر گلمون 1391/01/30 ساعت 11:55 تو بیمارستان هاجر شهرکرد بدنیا اومد. نازنازی مامان و بابا خیلی کوچولو و ضعیف بود. ولی خیلی خواستنی و دوست داشتنی بود. قربونش بشم الهی. ...
14 تير 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به * می باشد